بهگزارش قدس آنلاین، بحران تب برفکی با شیوع در گلههای صنعتی گاو شیری به یکی از چالشهای اصلی اقتصاد دامپروری کشور تبدیل شده است. کارشناسان هشدار میدهند ضعف قرنطینه، ترکفعلهای مدیریتی و بیتوجهی به تولید واکسن داخلی، تولید گوشت و شیر را در آستانه افت جدی قرار داده است.
در روزهایی که بازار گوشت و لبنیات با افزایش متوالی قیمتها روبهرو است، خبر شیوع سویه جدید تببرفکی در دامهای سنگین کشور نگرانکننده شده است. گرچه سازمان دامپزشکی در اطلاعیه اخیر خود اعلام کرده وضعیت «تحت کنترل» است، اما گزارشهای میدانی از استانهای تهران، قم و اصفهان نشان میدهد دهها واحد گاو شیری درگیر بیماری شده و میزان تولید شیر در برخی از این واحدها تا ۴۰درصد افت کرده است.
براساس آمارهای غیررسمی که منابع صنفی و تشکلهای دامپروری ارائه میکنند، بیش از ۵هزار رأس دام شیری طی دو ماه گذشته بهدلیل عوارض تببرفکی حذف شدهاند. این وضعیت، همراه با بحران تأمین نهادههای دامی و حذف دامهای مولد، زنجیره تأمین پروتئین کشور را با خطری دوگانه مواجه کرده است.
به گفته سیداحمد مقدسی، رئیس هیئتمدیره انجمن صنفی گاوداران، در برخی استانها میزان تولید شیر خام تا ۱۵درصد کاهش یافته و قیمت تمامشده برای دامدار بهشدت بالا رفته است. همچنین مجتبی عالی، دبیر انجمن صنفی گاوداران کشور میگوید: افزایش کشتار دامهای مولد نگرانکننده است و در صورت تأخیر در واکسیناسیون دامهای سبک، انتقال بیماری محتمل است.
در همین حال منصور پوریان، رئیس شورای تأمین دام کشور، ضعف قرنطینه در مرزهای غربی را علت اصلی ورود سویه جدید میداند و خاطرنشان میکند: ماهیانه بیش از ۱۰۰ هزار رأس دام سنگین از مرزهای غیررسمی تردد دارد و کنترل نشدن ترددهای غیرمجاز میتواند منشأ ورود ویروس باشد.
از سوی دیگر، سازمان دامپزشکی کشور در پاسخ به انتقادهای کارشناسان، اعلام کرده واکسیناسیون سراسری دامهای سنگین در دستور کار است و بیش از ۳میلیون رأس دام در مرحله نخست واکسینه شدهاند. با این حال کارشناسان معتقدند رسیدن تببرفکی به دامهای سبک در صورت تأخیر در مرحله دوم، خسارتهای سنگینتری در پی خواهد داشت.در ادامه، قدس دیدگاههای دکتر رضا کسروی دامپزشک متخصص و عضو مدعو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و مشاور صنعت گاو شیری و افشین دادرس مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور را درباره ابعاد خسارت، ضعف مدیریتی و ضرورت بازنگری در سیاستهای قرنطینه و تأمین نهاده بررسی کرده است.
تشدید خسارت بیماری در سایه ترکفعلها و خصوصیسازی
دکتر رضا کسروی، عضو مدعو فرهنگستان علوم ایران در گفتوگو با قدس تأکید میکند: بیماری تببرفکی هیچگونه خطری برای انسان ندارد و مصرف گوشت و لبنیات حتی از دامهای مبتلا نیز بیخطر است.
وی با انتقاد از ضعف قرنطینه، ترکفعل در سازمان دامپزشکی و تضعیف جایگاه مؤسسه رازی با عنوان حمایت از بخش خصوصی، این عوامل را موجب گسترش بیماری و خسارت سنگین به صنعت گاو شیری کشور دانست.
کلینیسین و مشاور بهداشتی گلههای گاو شیری در کشور میگوید: بیماری تببرفکی یک بیماری ویروسی بسیار واگیردار است که نشخوارکنندگان یعنی گاو، گوسفند و بز و در سطح کمتر، گاومیش را درگیر میکند ولی شتر تقریباً مقاوم است. در ایران همچنین برخی گونههای وحشی مانند برخی گونههای گوزن همچون شوکا و بهویژه خرس سیاه آسیایی یا بلوچی و نیز گراز حساس هستند. اما گونه اصلی که آسیب میبیند گاو است؛ چراکه در گوسفند و بز علائم خفیفتر بروز میکند و بیماری در این دو گونه از جهت انتقال به گاو بسیار مهم است.
خسارتبارترین بیماریهای ویروسی در صنعت گاو شیری
این متخصص مامایی و بیماریهای تولیدمثل دام میافزاید: بیماری دو نوع خسارت عمده دارد؛ یکی مرگ نوزادان این حیوانات است؛ در گوساله، بزغاله و بره این ویروس میتواند به قلب بزند و موجب مرگ ناگهانی شود، اما در گاو بالغ معمولاً تلفات ندارد و شبیه بیماری ویروسی آنفلوانزا عمل میکند.
وی تصریح میکند: خسارت دیگر اینکه ویروس در گاو بالغ موجب تاول در دهان، پاها و پستان میشود. ترکیدن تاولها سبب زخم و سپس عفونت ثانویه با باکتریهای فرصتطلب میشود. درنتیجه، گاو به دلیل لنگش یا عفونت پستان حذف میشود، نه به خاطر خود ویروس؛ بلکه به دلیل عوارض آن. درمان هم پیشگیری و کنترل عفونت ثانویه است تا دام از مرحله بیماری عبور کند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: بیماری خودبهخود تمام میشود، اما خسارتهای سنگینی برجای میگذارد. چند هزار رأس دام بر اثر عفونتهای ثانویه حذف شدند و بخشی از ذخایر ژنتیکی گاوهای شیری کشور از بین رفت. شیر گاوهای مبتلا به شدت کاهش یافته و حتی پس از بهبودی نیز به سطح قبلی بازنمیگردد. این مسئله موجب روانهشدن تعداد زیادی از دامهای مولد به کشتارگاه شده و افت شدیدی در تولید شیر کشور ایجاد کرده است.
وی خاطرنشان میکند: این افت تولید در استانهای درگیر بهویژه تهران موجب کاهش تحویل شیر به کارخانههای لبنی و افزایش قیمت برای مصرفکننده شده است. تببرفکی در صنعت گاو شیری یکی از خسارتبارترین بیماریها بلکه مهمترین بیماری است.
تأکید بر بیخطر بودن برای انسان
این دامپزشک متخصص میافزاید: از نظر سلامت عمومی، تب برفکی بیماری مشترک انسان و دام نیست. در هیچ جای دنیا سابقهای از انتقال این ویروس به مصرفکننده از طریق گوشت یا شیر وجود ندارد. تنها در موارد نادر، در آزمایشگاههای دامپزشکی، افرادی که بهصورت مستقیم و بدون دستکش با ویروس کار میکنند، ممکن است دچار علائمی شبیه سرماخوردگی یا تاول خفیف شوند که چند روزه بهبود مییابد.
کسروی تصریح میکند: بنابراین بیماری برای مصرفکنندگان گوشت و لبنیات هیچ خطری ندارد. حتی اگر شیر غیرپاستوریزه مصرف شود، احتمال انتقال نزدیک به صفر است. ویروس در حرارت پاستوریزاسیون به روش کند کاملاً از بین میرود و در فرایند طبخ گوشت نیز نابود میشود. همچنین سفت شدن طبیعی لاشه پس از ذبح (جمود نعشی) موجب کاهشpH و از بین رفتن ویروس میشود. درنتیجه، نه در شیر پاستوریزه و نه در گوشت موجود در قصابیها به هیچ عنوان خطری متوجه مردم نیست. این بیماری فقط دامی است و برای مردم بیماریزا نیست.
بیتوجهیها و ترکفعلها در مدیریت بحران
وی اظهار میکند: سازمان دامپزشکی کشور براساس قانون موظف به مهار بیماری است. با وجود هشدار سازمانهای جهانی مانند سازمان جهانی سلامت حیوانات و فائو، که از چند ماه پیش خبر از سویه جدیدی با منشأ آفریقایی در کشورهای همسایه داده بودند، سازمان دامپزشکی در مرزها قرنطینه مؤثر برقرار نکرد و در تهیه ذخیره راهبردی از واکسن مناسب و اختصاصی نکوشید.
وی خاطرنشان میکند: این ترکفعلها و بیتوجهیها موجب شد بیماری از مرزها یا به روشهای دیگر وارد شود و گلههای استان تهران بهویژه در اسلامشهر و شهریار، بهشدت آسیب ببینند. همچنین استانهای دیگر مانند قم، اصفهان و آذربایجان نیز علاوه بر تهران درگیر شدند. اصفهان یکی از قطبهای اصلی صنعت گاو شیری در کشور است و خسارت آن همچون تهران و استانهای مجاور تهران بسیار جدی است.
انتقاد از سیاستهای واکسن و تضعیف مؤسسه رازی
عضو مدعو فرهنگستان علوم ایران تأکید میکند: اشتباه دیگر، تضعیف مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی بود. در حالی که سال گذشته صدمین سالگرد تأسیس این مؤسسه برگزار شد، با تصمیم بهاصطلاح خصوصیسازی براساس اصل ۴۴، مانع از ساخت واکسن در داخل شدند. بخشنامهای صادر شد که مؤسسه واکسن نسازد؛ نتیجه آن شد که ایران در این بحران ناچار به واردات دیرهنگام واکسن از ترکیه شد.
وی میافزاید: این در حالی است که همین ترکیه دههها پیش از ایران واکسن میخرید و حالا ما مصرفکننده شدهایم. حتی درباره مؤثر بودن واکسن وارداتی هم تردید وجود داشت. با اینحال دوره طبیعی بیماری تمام و سازمان دامپزشکی مدعی شده بیماری را با واکسن کنترل کرده؛ در حالیکه این بیماری ویروسی پس از طی دوره خود خاموش میشود. این افتخاری برای آنها نیست.
وی گفت: متأسفانه مجموعهای از ترکفعلها، بیتوجهی به هشدارهای جهانی، ضعف قرنطینه و سیاستهای نادرست در مدیریت واکسن سبب شد خسارت تببرفکی در کشور به سطحی بسیار جدی برسد. این بیماری نهتنها به صنعت گاو شیری؛ بلکه به امنیت غذایی کشور لطمه زده است. سیاستها باید مورد بازنگری جدی قرار گیرند.
ضعف قرنطینه و کمبود نهادهها بحران را تشدید کرد
افشین دادرس، مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور در گفتوگو با قدس با اشاره به شایعههای اخیر در فضای مجازی درباره ورود تب برفکی و ممنوعیت مصرف گوشت میگوید: شایعههایی در فضای مجازی منتشر شده که برخی افراد غیرمتخصص تبلیغ میکنند گوشت نخورید چون تب برفکی آمده است، در حالی که تب برفکی بیماری مشترک میان انسان و دام نیست و گوشت دامهای مبتلا هیچ مشکلی برای مصرف انسانی ندارد. این تبلیغات ناشی از ناآگاهی است و مشخص نیست با چه اغراض و قصدی مطرح میشود.
وی با بیان اینکه این بیماری بر اثر ورود دام زنده آلوده یا گوشت آلوده از کشورهای دیگر ایجاد شده است، توضیح میدهد: بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت دام، حدود ۶ تا ۷ ماه پیش کشورهای ترکیه، عراق، بحرین و کویت آلوده بودند، اما به نظر میرسد قرنطینههای مرزی در مرزهای ایران با عراق و ترکیه بهدرستی مستقر نشده بودند درنتیجه، کانونهای اولیه در آذربایجان شرقی و غربی شکل گرفت و سپس با ورود دام و گوشت آلوده به استانهای تهران و قم، بیماری در کشور گسترش یافت.
خطر گسترش بیماری در دامهای سبک
مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور خاطرنشان میکند: ابتدا این بیماری به گاوهای صنعتی و پر تولید سرایت کرد و بهتازگی گزارشهایی از انتقال به گوسفندان نیز دریافت کردهایم. از آنجا که دامهای صنعتی محل ثابتی دارند، کنترل آنها آسانتر است، اما گوسفندان بهویژه دامهای کوچرو مدام در حال جابهجاییاند و خطر گسترش بیماری بالاست. لازم است هرچه سریعتر واکسیناسیون دامهای سبک هم انجام شود.
دادرس تأکید میکند: برای مهار بیماری باید واکسن کافی وارد شود و بانک مرکزی و سازمان برنامه ارز لازم را تخصیص دهند تا از انتشار بیشتر بیماری در مناطق غیرآلوده جلوگیری شود. تب برفکی خسارتهای اقتصادی گستردهای به همراه خواهد داشت؛ زیرا ابتدا گاوهای شیری را درگیر کرده و بر تولید شیر و گوشت اثر گذاشته است. تلفات در میان گوسالههای نر و احتمال مرگ و میر میان گوسفندان نیز تولید گوشت را تحت تأثیر قرار میدهد.
کمبود نهاده؛ بحرانی بزرگتر از بیماری
مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور با اشاره به وضعیت نهادههای دامی میگوید: آنچه اکنون بیش از تب برفکی بر قیمت و تولید گوشت اثر گذاشته، کمبود نهادههای دامی است که آسیبش از خود بیماری بیشتر است. کمبود نهادهها همزمان با بحران تب برفکی فشار مضاعفی بر دامداران وارد کرده است. متأسفانه تصمیمگیریها در زمینه توزیع نهادهها کارشناسی نیست و هر روز شاهد تصمیمهای متناقض هستیم.
وی میافزاید: با آغاز بحران از اوایل شهریور امسال تاکنون، باوجود وعدهها و قولهای متعدد، بحران آرام نگرفته است؛ زیرا مسئولان نمیدانند دقیقاً چه میکنند و هر لحظه تصمیم جدیدی میگیرند.
دادرس درباره سپردن امور توزیع به شرکت پشتیبانی امور دام خاطرنشان میکند: این تصمیم هنوز اجرایی نشده و در حد حرف است، اما به نظر میرسد شرکت پشتیبانی امور دام توان مدیریت این موضوع را ندارد. این شرکت دولتی است و برای هر تصمیم نیاز به مصوبه و مجوز دارد که روند کار را طولانی میکند و بحران را احتمالاً تشدید خواهد کرد. ضمن اینکه این شرکت نیروی انسانی کافی برای چنین مأموریتی ندارد.
خطر انحصار در بازارگاه و توزیع ناعادلانه
مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور بیان میکند: اکنون مقرر شده واردکننده نهاده را به شرکت پشتیبانی تحویل دهد و پشتیبانی عامل توزیع باشد، اما چگونگی این توزیع محل اختلاف است. اگر قرار باشد نهادهها از طریق سامانه بازارگاه و بهصورت نقدی عرضه شود، بهطبع کسانی که اینترنت پرسرعت و ابزارهای خاص یا سرمایه بیشتری دارند از آن بهرهمند میشوند و توزیع عادلانه نخواهد بود. بهطور نمونه، چند روز پیش ۳۰ هزار تن جو برای دام روستایی و عشایری روی سامانه قرار گرفت که تنها دو شرکت ۴ هزار تن آن را خریداری کردند.
دادرس با اشاره به دیدگاه تشکلهای دامپروری میگوید: تشکلها معتقدند اگر اختیار توزیع نهادهها به آنها سپرده شود میتوانند بحران را مدیریت کنند؛ زیرا در شرایط مشابه این موضوع را ثابت کردهاند. ولی با واگذاری به شرکت پشتیبانی، خطر توزیع ناعادلانه و ادامه بحران همچنان وجود دارد.
دادرس ادامه میدهد: توزیع، تنها تحویل کالا از یک دست به دست دیگر نیست؛ بلکه مراحل اداری، ثبت مدارک و کنترل سامانهها را هم شامل میشود. شرکت پشتیبانی، نیروی انسانی کافی برای طی این مراحل ندارد و عملاً به یک واسطه تبدیل میشود. اگر وزارت جهاد میتوانست مستقیم واردکنندگان را با تشکلها مرتبط کند، ضمن نظارت دقیق، کار سریعتر و عادلانهتر پیش میرفت.
آمار نگرانکننده کشتار دام و هشدار حقوقی به جهاد
دادرس درباره وضعیت فعلی دامداران خاطرنشان میکند: واکسیناسیون دامهای سبک هنوز کامل انجام نشده و در مرحله تصمیمگیری است. واکسن داروی درمان نیست، اما نقش پیشگیرانه دارد. از سوی دیگر، کمبود نهادهها موجب شده براساس آمار مرکز آمار، میزان کشتار دام امسال نسبت به سال گذشته ۲۵ تا ۳۰درصد افزایش یابد که نشانه مثبتی نیست؛ این یعنی دامها یا دچار بیماری و ناتوانیاند یا دامهای مولد به کشتارگاه میروند. این افزایش کشتار اتفاقی نگرانکننده است و مستقیم به کمبود نهادهها ارتباط دارد.
مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور میافزاید: مسئولان وزارت جهاد کشاورزی و دستگاههای نظارتی براساس ماده ۳ قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار موظفاند پیش از هر تغییر در بخشنامهها و دستورالعملها نظر تشکلهای اقتصادی مرتبط را بگیرند و لحاظ کنند. از ابتدای بحران تاکنون تنها یک جلسه با مدیران وزارت جهاد در موضوع توزیع نهادهها برگزار شده و این نشاندهنده ضعف ارتباطی است. تشکلها با آرامش در حال همکاریاند، اما تداوم این وضعیت ممکن نیست.




نظر شما